گذر کردن از این گذشته، جسارت در محضر تاریخ و اهانت به نیاکانی است که قدمت افتخار امروز ما را به بیش از هفت هزار سال رساندهاند. (اشاره به تمدن باستانی سیلک در حاشیه کویر مرکزی ایران، تمدن باستانی در مجاورت شهر جیرفت، تمدن باستانی شهر سوخته در نواحی شرقی ایران و…) در این مجال سعی بر آن است تا به واکاوی دلیل تاریخی مناسبت ۱۳ فروردین بپردازیم.
در عصر حاضر که دوران حکمرانی رسانهای غرب بر دنیا میباشد.. عجیب نیست اگر، برگی از تاریخمان را ندانیم. ما آنچه را میدانیم که برایمان نگاشتهاند. در تصور خویش بر این باوریم که پرسپولیس (تخت جمشید) شهری است سنگی، به جای مانده از تمدن بزرگ هخامنشی، حال آنکه شاید در زیر این ستونهای پهن، مورخان و باستانشناسان غربی شهری خشتی با قدمتی بیشتر را پنهان کرده باشند. حال با این بینش واقیعت تاریخی روز ۱۳ فروردین را بازگو میکنیم.
کوروش کبیر بنیانگذار دودمان هخامنشی یهودیان را از بند بُخت النصر (فرمانروای بابل) آزاد میکند و با خود به اورشلیم و مناطق اصلی اسکانشان میبرد در باز سازی شهرهایشان نیز به اینان کمک میکند. عدهای از یهودیان بعد از آزادی به سرزمین خود باز نمیگردند؛ در بین النهرین میمانند یا به ایران وارد میشوند.
سالها میگذرد و بر اساس اصل آزادی مذهب که در ایران آن زمان رعایت میشده یهودیان نه تنها به راحتی در ایرن به زندگی و کار میپردازند، بلکه به مرور زمان به مناصب بالای حکوتی نیز میرسند.
در زمان خشایار شاه وی از نظرات مشاوری به نام موردخای بهره میبرد که در اصل یهودی زیون بود.
روزی خشایار شاه در حضور بزرگان دربار، ایده حمله به یونان را مطرح میکند. در این میان وشتی (همسر خشایار شاه و ملکه ایران) با این گفته شاه مخالفت میکند. وی دلیل مخالفتش را گستردگی مرزهای ایران عنوان میکند. موردخای در خلوت شاه، این مخالفت وشتی را مقدمه سرکشی و شورشی احتمالی وی و حتی قتل خشایار شاه در آینده تعبیر میکند و این موضوع را تا بدان جا جدی و غیر قابل گذشت جلوه میدهد که خشایار شاه دستور قتل یا اخراج وشتی از دربار را صادر میکند. (روایات تاریخی در باره سرنوشت وشتی بانو متعدد میباشد) پس از قتل یا اخراج وشتی، خشایار شاه باید به دنبال ازدواجی دیگر میبود و ملکهای دیگر را وارد دربار میکرد تا بتواند مادر ولیعهد باشد.
بر اساس نظر خشایار شاه، مورد خای، مسئول انتخاب دختران واجد صلاحیت همسری پادشاه از قبایل بزرگ، میشود. تا در آخر خشایار شاه یکی را به همسری انتخاب کند. در این میان موردخای با تدبیر و ترفند و البته خیانت در وظیفه محوله، به ترتیبی استر؛ برادر زادهاش، را به همسری پادشاه در میآورد.
پس از این ازدواج شرایط انتقال قدرت در ایران از پارسیان به یهودیان در آینده با تولد ولیعهد از رحم استر، فراهم میشده.
در همان ابتدای ازدواج مجدد شاه،هامان وزیر ایرانی و لایق، خشایار شاه متوجه ارتباط نزدیک استر (ملکه ایران) با موردخای میشود. در پی تحقیق بر میآید و متوجه اصالت یهودی استر و ارتباط خویشاوندیش با موردخای میشود.هامان این موضوع را به اطلاع خشایار شاه میرساند و از او میخواهد با مجازات آنها مانع از قدرت گیری یهودیان در ایران شود.
شاه بر آن میشود تا این موضوع را با استر در میان بگذارد و شخصاً از او سوال کند. استر نیز مسئله را با عمویش مطرح میکند و در فکر چاره جویی بر میآیند و نهایتاً در روز ۱۲ فروردین به رسم دیرینه پارسیان که بعضی از امورات حکومتی را در محافل نوشیدن شراب تصمیم گیری میکردهاند. خشایار را شراب مینوشانند، علیههامان توطئه میکنند و در مستی دستور قتلهامان و قتل عام قبیله او و همه قبایلی که با اینان در ارتباط هستند را میگیرند و سر انجام روز ۱۳ فروردین بنا اسناد و نوشتههای یهودیان، بیش از هزار ایرانی در پنجاه و پنج طایفه به قتل رسیدند و این طایفهها از میان رفتند. تقدیر ایران بر این بود باز هم استر و مورد خای به نیت و قصد شوم خود نرسند.
از آن سال به بعد ایرانیان در روز ۱۳ فروردین ماه به دامان طبیعت می روند که جامعهشناسان و مورخان دلیل آن را اینگونه ذکر می کنند: ۱- اعلام همبستگی و اینکه اگر هزاران ایرانی را بکشید باز هم ما در صحنه حضور خواهیم داشت ۳- اعلام انزجار از یهودیان زیون.
۱۳ فروردین روزی است که باید به گذشته خود با تعمق بیشتری فکر کرد و آنچه را که امروز به دست آوردهایم، پاس بداریم. ما برای این خاک پاک، از هزاران سال پیش تا به امروز خونها دادهایم.
البته این یکی از روایتهای تاریخ ۱۳ فروردین است و روایاتی همچون روز طبعیت، گره زدن سبزهها، انداختن سبزهها در دریا و رودخانه جهت تحقق آرزوها و... نیز در این رابطه است.
منبع: سخنرانی استاد علی رافعیپور در دانشگاه علوم پزشکی تهران