مختصري از زندگينامه سید شهیدان اهل قلم سيد مرتضي آويني
سال ۱۳۲۶ بود که پا بر خاکدان هستی نهاد و در کوچه پس کوچههای خاکی حرم حضرت عبدالعظیم بزرگ شد، اما هنوز مدت کوتاهی نگذشته بود که به دلیل شغل پدر به شهرهای زنجان، کرمان و تهران رفت. سفر او را پختهتر کرد. خیلی زود لطافت روحش نمایان شد و او با سرودن شعر، نوشتن داستان و مقاله این جوش و خروش را به صفحه کاغذ سپرد. بعضی اوقات نیز نقاشی میکشید، تا رازهای درونش را برملا کند. دورهٔ دبیرستان را که به پایان رساند در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران پذیرفته شد و آنجا پلی شد تا سیدمرتضی بتواند آنچه را که دوست دارد بیاموزد. تا پایان دوره کارشناسی ارشد درس خواند اما بعدها گفت: «حقیر دارای فوقلیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هر چه آموختهام از خارج دانشگاه است، بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایه تعهد اسلامی به دست میآید ولاغیر...» قبل از پیروزی انقلاب با سینما آشنا بود اما فقط در حوزه ادبیات فعالیت داشت، اما حضور امام (ره) و تحولات عظیم انقلاب او را نیز متحول ساخت تا آنجا که تمام نوشتههایش را در چند گونی ریخت و سوزاند. اینجا بود که تصمیم گرفت دیگر چیزی از حدیث نفس ننویسد و خود را در عشق به الله فانی سازد. پس از آن نیز در جبهههای نبرد حاضر شد از خرمشهر که هنوز سقوط نکرده بود شروع کرد و بعد مجموعه حقیقت را در آبادان ساخت. در عملیات والفجر ۸ و فتح فاو مجموعه زیبای روایت فتح کار خود را آغاز کرد و تا پایان جنگ به صورت منظم از تلویزیون پخش شد. به گفته وی زندهترین روزهای زندگی یک مرد آن روزهایی است که در مبارزه میگذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان میدهد. سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ دوران اوج فعالیت مطبوعاتی آوینی است. آثار او در طی این دوره نیز موضوعات بسیار متنوعی را شامل میشود. اواخر سال ۱۳۷۰ مؤسسه فرهنگی «روایت فتح» به فرمان مقام معظم رهبری تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی درباره دفاع مقدس بپردازد و تهیه مجموعه روایت فتح را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود، ادامه دهد. او نیز طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیه ۶ برنامه از مجموعه ۱۰ قسمتی شهری در آسمان را به پایان رساند. پس از آن نیز در مناطق عملیاتی حضور یافت تا بار دیگر حماسه مردان دلیر عصر خمینی کبیر (ره) را یادآوری نماید. سیدمرتضی آوینی سرانجام مزد سالها تلاشش را برای ثبت مظلومیت سربازان اسلام در روز بیستم فروردین ماه سال ۱۳۷۲ در قتلگاه فکه گرفت و در روز جمعه به آسمان بیکران شهادت بال گشود.
منبع: تهیه و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف
------------------------------------------------------------------
مختصري از زندگينامه شهيد سپهبد صياد شيرازي
شهید در سال ۱۳۲۳، در شهرستان درگز دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۴۶، موفق به اخذ درجه کارشناسی از دانشگاه افسری شد و سپس در بخشهای مختلف ارتش، به ویژه در غرب کشور به وظیفهٔ پاسدارای از کشور پرداخت. وی پس از طی دورهٔ تخصص توپخانه به عنوان استاد، در مرکز آموزش توپخانه اصفهان، مشغول به تدریس شد.
شهید صیاد شیرازی در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش بسزایی داشت. و پس از پیروزی انقلاب، در بحبوحهٔ غائله سال ۱۳۵۸ ضد انقلاب در کردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در پاکسازی کردستان به همراه شهید دکتر چمران و دیگر رزمندگان غیور اسلام نقش مهمی ایفا نمود. پس از خلع بنی صدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد.
حکم انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی
پس از شهادت سرلشکر ولی الله فلاحی، امیر متعهد، شجاع و فداکار ارتش، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش ارزندهای در حفظ انسجام نیروی زمینی ارتش و نیز سازماندهی واحدهای آن داشت و تا هنگام شهادت در جهت حفظ روحیه و توان رزمی نیروهای تحت فرماندهی خود از کردستان تا خوزستان لحظهای نیاسود؛ در ۹ مهر ۱۳۶۰، زنده یاد سرلشکر ظهیرنژاد (فرماندهٔ وقت نیروی زمینی) به سمت رییس ستاد مشترک ارتش منصوب و امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی (با درجه سرهنگی) با حکم امام خمینی( قدس سره) به عنوان فرماندهٔ نیروی زمینی ارتش منصوب شد.
درخواست انتصاب شهید صیاد شیرازی با پیشنهاد رییس شورای عالی دفاع به شرح زیر صورت گرفت:
محضر شریف فرماندهی کل حضرت امام خمینی مدظله العالی. با توجه به انتصاب تیمسار ظهیرنژاد به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران به موجب مصوبه شورای عالی دفاع در جلسهٔ فوق العاده نهم مهرماه ۱۳۶۰ بر اساس بند (د) اصل ۱۱۰ قانون اساسی، جناب سرکار سرهنگ علی صیاد شیرازی، فرمانده عملیات شمال غرب به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت حضرتعالی پیشنهاد میگردد.
رییس شورای عالی دفاع: اکبر هاشمی رفسنجانی. نهم مهرماه ۱۳۶۰
امام خمینی قدس سره موافقت خود را به شرح زیر اعلام فرمودند:
بسمه تعالی
موافقت میشود.
روح الله الموسوی الخمینی
شهید صیاد شیرازی، امیر سرفراز ارتش اسلام با توانی شگفت و روحیهای کم نظیر در سلسله عملیات پیروزمند ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، مطلع الفجر، محرم، والفجر ۱، ۲، ۳، ۴،... خیبر و بدر فرماندهی نیروهای ارتش را بر عهده داشت و در ۲۳ تیر ۱۳۶۵، به فرمان امام خمینی قدس سره به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد.
در متن حکم امام خطاب به آن شهید گرانقدر چنین آمده بود:
برای فعال کردن هر چه بیشتر و بهتر قوای مسلح کشور ضرورت دارد از تجربهٔ اشخاصی که در متن مسایل جنگ بودهاند، استفاده هر چه بیشتر بشود؛ بدین سبب سرکار سرهنگ صیاد شیرازی، و وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا پایان جنگ به عضویت شورای عالی دفاع منصوب مینمایم.
با توجه به مسؤولیت خطیر شهید صیاد شیرازی در شورای عالی دفاع، بنا به درخواست ریاست آن شورا و موافقت امام خمینی قدس سره، شهید بزرگوار (در مرداد ۱۳۶۵) در شورای عالی دفاع مشغول انجام وظیفه شد و مسؤولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش به سرتیپ حسنی سعدی واگذار گردید.
حضرت امام خمینی قدس سره در حکم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش پیرامون خدمات شهید سرافراز ارتش چنین فرمودند:
با تقدیر از زحمتهای طاقت فرسای سرکار سرهنگ صیادشیرازی که با تعهد کامل به اسلام و جمهوری اسلامی، در طول دفاع مقدس از هیچ گونه خدمتی به کشور اسلامی خودداری نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامی باشد، موفق به ادامهٔ خدمتهای ارزنده خود بشود...
شهید سپهبد صیاد شیرازی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶، از سوی امام قدس سره به دریافت درجهٔ سرتیپی نایل آمد. امیر شجاع ارتش اسلام در مهر ۱۳۶۸، بنا به درخواست رییس ستاد کل نیروهای مسلح، و با موافقت و حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد کل و در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد.
شهید شجاع و ارجمند ارتش جمهوری اسلامی ایران، در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸، همزمان با عید خجستهٔ غدیرخم به درجه سرلشکری نایل آمد و چند روز بعد، با افتخار شهادت، به درجهٔ سپهبدی ارتقا یافت.
شهید صیاد شیرازی پس از دریافت درجهٔ سرلشکری خطاب به خانوادهاش میگوید:
بسیار شاد و خرسندم؛ البته نه به خاطر دریافت این درجه، بلکه به خاطر رضایتی که امید دارم امام زمان (عج) و مقام معظم رهبری از من داشته باشند. مقام، درجه و اسم و رسم در نظر من هیچ جایگاهی ندارد.