بنام خالق هستی
با سلام خدمت هم ولایتی های عزیز ومهربان وبا تبریک فرارسیدن دهه فجر، مطلب ذیل را بمناسبت این ایام تقدیم شما می گردد. برگ سبزی است تحفه درویش. معایب را با بزرگواری نادیده بگیرید
خاک پای همه شما
ناظرهمراه(واصف)

رسیده بهمن آن ماه خدایی
که ما را هم رسید روزرهایی
کشیده سر از این سامان ایران
زهر جا لاله ای از بی نشانی
خیر از انقلاب و شورش جمع
رسید هردم زسیما یا صدایی
به ریسمان الهی چون زدیم چنگ
شدیم از بهر همدیگر عصایی
بپا گشتیم همه درروی دشمن
که دشمن را چنین باشد سزایی
ولاخوف چه داریم آیت راه
نترسیم ما زآن سجن کذایی
زمین را برضعیفان شد وراثت
کنیم آن را چه دشت باصفایی
نپنداریم شهیدان را که مردند
که جاویدند به عرش کبریایی
ندا داده حسین این زمانه
کمک ای ناصران واصف کجایی

باسلام خدمت واصف عزیز
تشکر میکنم بابت این شعرزیبایتان. امیدوارم هر روزدلگرم تر از دیروز به کارهای زیبایتان ادمه بدهید. ازیزدان پاک برایتان آرزوی موقیت دارم

چه مژده‏ای زیباتر از آمدن بهار در پی یک زمستان تار و طولانی؟!
چه بشارتی شیرین‏تر از بشارت خورشید در پی یک شب سرد و تاریک؟!
چه پیامی نیک‏تر از پیام زلال آب برای لبانی تشنه و خشکیده؟!
چه نوایی برتر از بشارت «جاء الحق» و «زهق الباطل»؟!
قسم به شب پوشیده! که روز خواهد درخشید و بهاری‏ترین روز هستی، بر صحیفه‏ه شب تار و طولانی، مُهر پایان خواهد زد.

دهه فجرمبارک
قلب‏ها، کهکشانی از عشق خمینی می‏شود و جامی لبریز از شراب ظهور پیروزی.

درود برشما جناب پارسامهر
چه سعادتی از این بالاتر که انسان بتواند انسانی دیگر را از خود خشنود نماید.ب رای من جای بسی خوشوقتی است از اینکه گهگاهی عزیزی با لطف خود ما را می نوازد. باور بفرمایید همین تشویق ها بوده که مایه دلگرمی من بوده است.البته انتظار داشتم که مردم خوب و فهیم و هم ولاینی های عزیزم گاهی هم مرا به چوب نقد هم می نواختند تا بتوانستم بیشتر ایرادات خود را برطرف نمایم. (متکلم را تاکسی عیب نگیرد / سخنش صلاح نپذیرد)
ناظرهمراه(واصف)