دلم هوای خودم را کرده است
ایــن روزهـــا
بیشــتر از هــر زمــانی
دوسـت دارم خــودم باشــم !!
دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم
و نه هـــراس از دســت دادن را ..
هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــاطــر خــودم بخواهــد
دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده اســت ..
همین…

سلام و عرض ادب خدمت همه ی عزیزان خصوصا آقای بناری. مدتی بود که غیبت داشتم. از همین آبادی من دهه هفتادم ولی خداییش وقت یاد اون روزها می افتم از خود بیخود میشوم واقعا جالب بود...ما هم کم و بیش با این چیزها رو در رو بوده ایم
ازت ممنونم بخاطر این متن های زیبا...
کاشکی یک روز از آن روزها برمیگشت...کاشکی --- جناب بهادری سلام. خوش آمدید. آره واقعا من هم وقتی مطلب را خواندم خیلی چیزها یادم آمد و یاد آنها افتادم. امیدوارم که آقای واصف نیز ادامه آن را تکمیل نماید. مدیر وب سایت

دهه شصتی ها به قبل روستا بخونن
یادتون هست اون موقع ها نهار غذای سبک (تیلیت دوغ) شام غذای سنگین تری میخوردیم
یادتون هست از بلند گوی مسجد صدا می زدند اهالی محل فردا بیان خومکی بزنن
یادتون هست شبها رودخونه را تور می بستن بعد با چوب میزدن تو اب ماهی ها را به طرف تور می بردن و صداش تو سکوت شب می نشست
یادتون هست مدرسه که میرفتیم اگه کیف نداشتیم با گونی برامون درست میکردن
یادتون هست کار دستی اغلب چراغ موشی درست میکردیم بالای شیشه را با خرما میگرفتیم
یادتون هست بعد از تعطیلات نوروز مدرسه یه تایم می شد بعد از ظهرها در حالی که هنوز اب رود خونه گل الود بود میرفتیم شنا و سرسره درست میکردیم
یادتون هست به خشکی وسط رودخونه تاش و به عمیق ترین نقطش برم میگفتیم
یادتون هست از حاشیه بالای رودخونه می پریدیم تو اب و بعضی اوقات تو تاش می افتادیم؟
یادتون هست موتور سیکلت کم بود بعضی ها با یه ژست خاصی سوار میشدن مثلا پاشون را بغل پایدون و انگشتاشون را تا می تونستند به طرف زمین خم میکردند
شما هم وقتی مادراتون با مشک (خیگ) و سه پایه (ملار) دوغ درست میکردن می نشستین ازش کره بگیرین با خرما بخورین ؟ای که چه حالی میداد
شما هم وقتی مادراتون کشک درست میکردند میذاشتن خشک شه یواشکی میرفتین سراغش ازش کش برین و تو یه پستویی قایم شین بخورین؟
شما هم گاهی اوقات دلتون حوس خوردن اوداغک را میکنه؟ سرده بندو چه؟

دهه 50 به قبل را بعهده واصف عزیز میگذاریم---با عرض سلام خدمت شما هم ولایتی گرامی. نکته های بسیار زیبا و خاطره انگیزی بود از آن دوران. تشکر از لطف شما. در انتظار مطالب بعدی شما هستیم. موفق باشید. مدیر وب سایت

همیشه اشتباهات هنگام وقوع دردناک هستند
اما سالها بعد مجموعه ای از اشتباهات همراه شماست
که شما را به موفقیت میرساند . . .

از فشار زندگی نترسید
به یاد داشته باشید
فشار ، توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکند . . .

یکی از فانتزیام اینه که خواهرم اسمش سحر باشه ،
توی ماه رمضون صداش کنیم :
سحر ، سحره تا سحره پاشو سحری بخور سحر !