پیامک

پیامک یک شبی دادم حبیبم
که‌ ای یارم؛ گلم؛ ‌ای مه جبینم
درودی می‌فرستم سویت‌ ای دوست
الهی شاد باشی ‌ای عزیزم
انیس هر شب و روزم تویی تو
به هجرت من گرفتارم رفیقم
زه دوریت نازنین من کرده‌ام تب
بیا اینک به دیدار ‌ای طبیبم
کرم بنما، قدومت رنجه فرما
به من هم سر بزن ‌ای نوعینم
جوابی داد به من آن یار جانی
شروع گردید کلامش با عزیزم
بسی شادان شدم زین حرف و پیغام
چو من حرف عزیزم را شنیدم
سپس بنوشت امیدم با مرامی
سلام ‌ای آشنا ‌ای مهربانم
دوباره گر گرفت، قلب ضعیفم
که از جای خودم من ور پریدم
سپس بنوشت که هستم دورت‌ ای یار
زدوریت ‌ای عزیز من هم غمینم
گرفتارم به شهری دور ‌ای دوست
و اینجا هم منم شخصی غریبم
سپس گفتا ببین ‌ای نازنینم
که از دوریت چه سختی‌ها کشیدم
دلم می‌خواهد آیم به سویت
ولی خالی زپول است هر دو کیفم
همینک عرضه می‌دارم حضورت
شماره کارت خود را ‌ای امیدم
کرم گر تو نمایی پول بسیار
مهیا می‌کنم فردا بلیطم

بسیار زیبا
واصف جان نمیخوای خودتو معرفی کنی
خیلی کنجکاو هستم هم ولاتی شاعرمون رو بشناسم

سلام جناب محمدرضا
عرض ادب دارم خدمت شما و تمام همولایتی هایی که در جهت اعتلای روستایمان و وفاق و همدلی بین مردم روستا گام برمی دارند. بنده هم خا ک پای تک تک شماها هستم. من هم یکی از شما هستم، در بین شما و با شما. نام من هیچ اهمیتی ندارد. خوشحالم که از طرفی توانستم با نوشته های خود گوشه ای از تاریخ روستا را برای مردم بازگو نمایم و در جهت همدلی مردم گام بردارم، و از طرف دیگر نوشته هایم مورد استقبال هم روستائيان قرار گرفته است.
همانطور که قبلا به جناب خوارزمی قول داده ام مرا به موقع همه خواهند شناخت. فعلا دست کمک به سوی تک تک شما دراز می کنم که در این راستا و با ارسال خاطره ای، تذکری ؛نقدی و هر چه بنظر شما می آید که می تواند به من کمک کنيد. بسیار خوشحال خواهم شد اگر دیگر دوستان و هم ولایتی ها هم مطالبی ارسال دارند که وب را پربارتر نماید. خوشبختانه کسانی همچون آقایان حاجی پور و شهابی شروع کردند که امیدوارم استمرار یابد. (تابعد)در پناه حق و سوگواریتان در ایام محرم مقبول ایزد منان

(خاک پای مردم)
واصف

با تشکر از واصف

با سلام و عرض ادب خدمت علی آقا
ممنون از بزرگواری شما
واصف