پربازدیدترین ها
لینک دوستان
تاريخ انتشار: 20 اسفند 1390 - 00:02
ارسال شده بيش از 12 سال پيش ، بازديد: 3572

خدایا چقدر وقت داریم


آمد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق می‌کند

گفت:

حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال می‌شم بتونم کمکتون کنم
گفت: مریضم و امیدی به زندگی ندارم
گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم می‌میرم
گفتم: دکتر دیگه‌ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمی‌شه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میدهد
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه
گفتم: راست می‌گی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم می‌میرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمی‌ومدم کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارهای غلط مردم خیلی اذیتم نمی‌کرد
با خودم می‌گفتم بگذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن
آخه من رفتنی‌ام و اونا انگار نه
سرشما را درد نیارم من کار می‌کردم اما حرص نداشتم
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمی‌کردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که می‌دیم از ته دل شاد می‌شدم و دعا می‌کردم
گدا که می‌دیدم از ته دل غصه می‌خوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک می‌کردم
مثل پیرمرد‌ها برای همه جونا آرزوی خوشبختی می‌کردم
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن را قبول می‌کنه؟
گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم می‌رسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
 آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر داشت می‌رفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!
هم کفرم داشت در می‌ومد و هم ازتعجب داشتم شاخ دار می‌شدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: می‌تونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند: نه! خلاصه حاجی
ما رفتنی هستیم. مگر زمانش فرقی دارد؟ باز خندید و رفت و من را در فکر فرو برد.

اندیشه

Share google plus twitter facebook whatsapp

نظرات تاييد شده: (6 نظر)



نظرات کاربران
حمیدپارسامهر بيش از 12 سال قبل گفت:
کارگر خسته ای سکه ای از جلیقه کهنه اش در آورد تا صدقه دهد ناگهان جمله ای رو صندوق دید و منصرف شد ....









صدقه عمر را زیاد میکند
حمیدپارسامهر بيش از 12 سال قبل گفت:
خواب مرگ که نه

خود مرگ را

هزار بار دیده ایم

ولی افسوس که هنوز

از غفلت بیدار نشده ایم ...

غلامرضا خان عزيزي بيش از 12 سال قبل گفت:
جالب بود.............. ايكاش همه ما ميتونستيم اينجوري فكر كنيم...............
سجاد بهادری بيش از 12 سال قبل گفت:
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید!

رضا شجاعی اصل بيش از 12 سال قبل گفت:
ای بهار مهربان! مثل هر سال چهره به چهره ام کنار درخت انار جوانه کن! بگذار جوانی ام را در تو مرور کنم ! برایم از نارون سپیدار بگو ! شکوفه ای به روح بی تابم ببخش ! مرا با دستها اشتی بده !
از کدام سمت به تو درود بفرستم ؟ از کدام جاده به سوی تو اغوش بگشایم ! دیشب در خواب سراسیمه به سویت امدم . تو در دره ای نشسته بودی و بر دامنت بارانی از پرستو می بارید . من فکر یک پرستو را لمس کردم انگشتهایم به رنگ اواز در امدند.
آقای بناری تشکر میکنم از شما مطالب بسیار زیبا هستند --- جناب آقاي شجاعي اصل از لطف شما متشكرم. لطفا ايميل خود را جهت برقراري ارتباط و ارسال مطالب ارسال نمائيد. با سپاس. مدير وب سايت
ابنوی بيش از 12 سال قبل گفت:
شبیم و ترس کابوسیم تا مرگ

پت وپت های فانوسیم تا مرگ

هزار و دو هزار و یک هزار و...

شمارشهای معکوسیم تا مرگ

ارسال نظر

نام: *

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: *

کد امنيتي: [تغيير کد]

*
Today / امروز

    Today: Thursday 25 Apr2024 امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403

اوقات شرعی

تبلیغات

    شرکت ترخیص کالا و بازرگانی آذین کارون اروند

    ترخیص کالا از تمامی گمرکات کشور

    تهران-بازار شوش-بلور فروشها-پاساژ نور طبقه دوم پلاک۵۲۶

    تلفکس ۰۲۱۵۵۳۵۳۱۹۵-۰۲۱۵۵۳۵۳۲۰۲

    سجاد بهادری
    ۰۹۳۵۷۰۷۲۰۵۹


    *****************

    طراحی نما و دکوراسیون داخلی

    بندر گناوه-خیابان پست،روبروی اداره کار، دکوراسیون آریا سقف

    مجتبی رفعتی-۳۳۵۸-۷۷۰-۰۹۱۷


    *****************

    تنظیم موتور-تعمیرات ای سی یو-شستشوی انژکتور-برقکاری هوشمند شبکه های Can ,Van

    تعمیر و پیکره بندی کلیه نودهای
    Multiplex ,Ecomax ,SMS

    بنار آزادگان-توانا-۸۲۹۶-۶۶۸-۰۹۱۷

تازه ترین مطالب
پیام مدیر


    شعار سال ۱۴۰۳ :


    شعار و هدف وب سایت:


    بیائید با همدلی، همفکری و همکاری روستایمان را آباد و سرافراز نمائیم.

لینکهای دانلود نرم افزار معرفی روستای بنار آزادگان به همراه زندگینامه شهدای روستا قابل نصب بر روی موبایل
تازه ترین نظرات
پيام ها و دلنوشته هاي كاربران

    با سلام و تشكر از حضور شما

  • » چه خواهم کرد بعد از تو ... (بيش از 7 سال قبل)
  • » *************************** غمت پیرم نموده درجوانی نکردم ... (بيش از 7 سال قبل)
  • » *************************** دل شـوریده ام دارد هــوایت ... (بيش از 7 سال قبل)
  • » شعرامام زمان گفتم به مهدی برمن ... (بيش از 7 سال قبل)
  • »  پانهاده خاطرم در کوچه های یاد ... (بيش از 8 سال قبل)
  • » " شعر بلکمی" محلی بلکمی ریشه ... (بيش از 8 سال قبل)
  • » مگر چگونه زندگي ميکنيم که تا ... (بيش از 8 سال قبل)
  • » سلام وخسته نباشی خدمت اقای بناری ... (بيش از 8 سال قبل)
  • » باسلام و خسنه باشید به مدیر ... (بيش از 8 سال قبل)
  • » اینجا دلِ دریاست و خیزابِ عدیده ... (بيش از 9 سال قبل)
  • [ليست پيام ها] [نوشتن پيام]

بازدید
    بازدید امروز: 519
    بازدید دیروز: 960
    بازدید کل: 11377717
    افراد آنلاین: 4
go top